ماجرای تولد دونه برفی و بارش برف
بنام خدایی که دوستش دارم و دوستم دارد. سلام پسرم دونه برفی من الان 6 روزه که از تولد دو سالگیت میگذره . تولدت مبارک امسال تولد شما روز سه شنبه افتاد و منو بابایی تصمیم داشتیم روز جمعه با یه کیک و شمع کوچولو بریم خونه عزیز جون و اونجا یه جشن کوچولوی خودمونی بگیریم .البته خاله ها و داییها هم قراربود بیان که ..... یکی دو روز قبل از تولدت یعنی روز جمعه صبح که از خواب بیدار شدیم دیدیم همه جا پرازبرف شده من هم چون عاشق برفم سریع صدات کردم و گفتم امیر علی بدو بیا برف میباره و تو هم مثل کارشناس برف بدو بدو از رو تختت رفتی ب...
نویسنده :
مریم مامان دونه برفی
10:19